2024年6月6日 · چل • (çel) partridge or hazel grouse Synonyms: کبک (kabak), دج (daj), زرچ (zareč)

چل . [ چ َ ] (فعل امر) امر به رفتن ، یعنی برو و بهندی نیز همین معنی دارد. (برهان ). ۞ امر از رفتن بود. (جهانگیری ). امر از چلیدن یعنی رفتن و به زبان هندی به همان معنی استعمال شود.

( چُل ) توده سنگی با اندازه متوسط؛ سنگ انبار شده بر روی هم. از چُل معمولا برای قرارگیری کف اساس منزل یا مشک ها استفاده میشد.

کلمه "چل" در زبان فارسی به معنای "چهل" است ولی در گفتار غیررسمی و محاوره‌ای، به صورت غیررسمی و کوتاه‌شده به کار می‌رود.

چل - Meaning and translation in English. What is the meaning of چل in English? See dictionary, pronunciation, synonyms, examples, definitions and rhymes of چل in English and urdu

جست‌وجوی معنی «چل» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

Translation for 'چل' in the free Urdu-English dictionary and many other English translations.

چل. بمعنی شگرد، فن، چگونگی کار کرد یک چیز، یا چگونگی انجام دادن چیزی، روش راه اندازه کاری، یا چیزی است. چلش. بحیث صفت بمعنی کاربردی بودن فن، یا کار آمد بودن آن است. شگرد چل کردن.